علی رضا ::
چهارشنبه 86/8/9 ساعت 11:32 عصر
خدایا!
به حرمت ان نام که تو انی و به حرمت ان صفات که چنانی...
به فریادم برس که می توانی!
خدای من بازم این منم که شرمنده تر از همیشه اومدم سراغت...بی وفا تر از همیشه..
می دونم خدا...می دونم که در حقت بندگی نکردم...می دونم که حساب گناهام دیگه از دستم رفته!
می دونم اونقدر کم اراده و ضعیفم که نمی تونم....
ولی اینم خوب می دونم که تو می تونی...
خدای قشنگم!
بازم نا امیدم و دل شکسته.....ولی دلم چشمشو به امید تو بسته ...
خدای من!!
می بینی و می دانی و براوردن می توانی..
پس چون حاضری چه جویم و چون ناظری چه گویم؟
خدایا!
امروز که مرا اندوهی پیش اید با تو گویم اگرم فردا از تو اندوهی رسد با که گویم؟
خدای نازم!
مثل همیشه فقط تو همه ی امیدمی...پس نا امیدم نکن..
به خدایی خودت طاقت ندارم!
نوشته های دیگران()